مجال مقال
پاورقی هایی از داریوش سعدین
تـولـیـد شـرعـی بـمـب اتـمـی

گمانه زنی ها حول اهداف حاکمان جمهوری اسلامی از تعقیب پیگیرانه برنامه غنی سازی اورانیوم ولو به هزینه های گزاف ، موجبات تحلیل ها و پیش بینی های فراوان شده که اینک شاید به جرات بتوان مباحثات روزمره در این باره را موتیف کلامی زندگی روزانه ایرانیان دانست. در میان انبوه نظرات پیرامون و شاید مهمترین آن ها، نقطه نظری هدف غایی این تاسیسات عظیم هسته ای را تولید اسلحه هسته ای بر می شمرد و از این باب عکس العمل های جدی و سختگیرانه دول جهانی را متوجه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی نموده که لاجرم مردم نیز از تبعات آن مصون نبوده و نخواهند بود.
پاسخگویی های صاحب منصبان جمهوری اسلامی به چالش های پیشارو در این حوزه بنا بر اشتهارشان به ریاکاری و عدم صداقت هیچگاه سبب نشد که مدعیان مشاهده خطر جهانی در غنی سازی اورانیوم از ادعاهای خود عقب بنشینند . پر واضح است که فشار های ممتد در چند سال اخیر به جمهوری اسلامی سبب گردیده ملت گرفتار در بند بی تدبیری حاکمان ، به دلیل بیش از پیش نا امن به نظر رسیدن فضای اقتصادی کشور بحرانها و سختی های جانفرسایی را متحمل شوند .
هر چند تولید برق به عنوان هدف فعالیتهای «مخفیانه» هسته ای خود مضحک به نظر می رسد اما از سویی دیگر نیز توسل کشوری دارای حدود یک دهم ذخایر انرژی فسیلی به برپایی تاسیسات گران قیمت و اینک مجادله برانگیز هسته ای محض تولید برق، منطقی و مورد اعتماد به نظر نمی آید .
چگونه اولویت دادن به سرمایه گذاری در تکنولوژی پر خرج و پیشرفته «غنی سازی اتمی» در مملکتی که حتی از ساماندهی و «غنی سازی نان» عاجز مانده قابل توجیه و پذیرش می شود!؟
امـا...
به تکرار و تعدد از زبان رهبران جمهوری اسلامی شنیده شده که « فعالیتهای هسته ای ما در انطباق کامل با احکام و باورهای دینی ماست» و واقع نیز جز این نمی باشد.
تجسس در اصول اسلام و دقت نظر در موضع قرآن و فقه موید ادعاهای رهبر جمهوری اسلامی و توامان متخاصمانش خواهد بود!
توصیه اکید و متن صریح قرآن متذکر توجه دائم مسلمین به تجهیزات جنگی و تهیه سلاح جهت رزم با دشمنان می باشد:
«واعدو الهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم»
«و هر چه که می توانید از نیرو و اسب های ورزیده ( ساز و برگ جنگی) فراهم آورید تا به وسیله آن دشمنان خدا و دشمنان خودتان را بترسانید.»
ذکر آیه 60 سوره انفال ، تداعی آوایی است که هر روزه از صدا و سیمای حکومتی پخش می شود. عالم نما های حاکم، با ایمان به این بینش ، بنا بر آن که به صدق مطلق آیه 102 سوره نسا با مضمون :
« کافران آرزو دارند که شما از سلاح های خود غافل شوید و یک باره به شما هجوم آورند.»
معتقدند ، بدیهی می باشد در این حیطه هیچ اهمال و نقصان را تحمل نکنند که بقای قدرتشان را نیز بدین وابسته دیده اند. فاقدان منطق که گفتمان با ملتشان را نیز بر نمی تابند لاجرم افزایش قدرت نظامی و رویکرد وحشت افکنانه را یگانه مسیر برقراری خود یافته اند.
به اعتبار ارجاعات به آیات فوق که مبین نوع بینش حکومتگران می باشد ، اتکا به اظهارات صریح رهبران جمهوری اسلامی ، احتساب طریق تقیه در فقه شیعی و البته اطلاعات علمی پیرامون غنی سازی اورانیوم ،منجز و بی ابهام جهت گیری فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی به سوی تولید سلاح اتمی می باشد.
فارغ از مذکورات ، به نظر می رسد جمهوری اسلامی از این رهگذر محاسبات و معادلات مشخصی را پیش روی گذارده که تا حدودی قریب به تخمین می باشند .
تقابل مداوم جمهوری اسلامی با دنیای غرب و بدین واسطه تحمیل زیان های بسیار به مردم که سبب علنی شدن نارضایتی عمومی از حاکمیت شده ، حاکمان را ناگزیر از توسل به حربه سیاست بازی بین المللی نموده و فرافکنی تا انحراف اذهان عمومی نسبت به دلایل واقعی نابسامانی های موجود را پی گرفته است.
رهبران جمهوری اسلامی دامنه بحران هسته ای را محدود به موفقیت در تولید سلاح هسته ای و یا مصالحه مشروط بر سر این برنامه می بینند و از هر جانب منفعتی در آن جسته اند.
معنی تولید سلاح هسته ای ، تحمیل جمهوری اسلامی به دنیای بین الملل و پذیرش آن با سیاهه موجود را ایجاب می کند و به این موقعیت مردم ایران در میان سکوت مجامع بین المللی سرکوب و مطیع خواهند شد و حاکمیت جمهوری اسلامی تا مدتی طویل بر قرار خواهد بود. از سوی دیگر روحانیون حاکم قطعا در صورت حصول توافقی مبنی بر توقف برنامه هسته ای ، تضمین های امنیتی و امان نامه های استمرار طلب خواهند کرد و این نیز بقایشان را در پی خواهد داشت.
علاوه بر محاسبات فوق نزد حاکمان ، نفس تمرکز مجادلات جمهوری اسلامی با جهان بر سر مسئله هسته ای و تقلیل تقابل منحصر به یک حوزه ، خود می تواند موفقیتی نسبی برای روحانیون قلمداد شود تا با هیاهو موقتا بر مشکلات عمده مردم سرپوش گذارند و البته بهانه های سرکوب را در این مقطع موجه تر ارائه دهند!
به نظر می رسد دامنه این بحران آنچنان که رهبران جمهوری اسلامی تصور می کنند و با قاطعیت حملات نظامی را مردود می دانند ، منحصر به فایده جمهوری اسلامی نخواهد ماند و دست آویز دوامشان می رود تا عامل نابودیشان گردد. ز هر جانب مردم ایران متضرران دائم این ماجراجویی هستند و خود هزینه عملکرد منفعلانه شان را باید بپردازند چرا که حتی افسانه های عملگریشان را دیر گاهیست که بدست غفلت سپرده اند.

داریوش سعدین

تولبار جنبش سبز